نویسنده/چکامهرا | دوره/سال | آشنایی | دستاورد(ها) |
ابوالفضل عَلاّمی یا ابوالفضل دکنی |
(۱۵۰۵ - ۱۵۹۳ م) |
علامی آثار خود را به زبان فارسی مینوشت و نثر او پُرآرایهاست و در آنها عبارات و ترکیبات پارسی به زیبایی بکار رفتهاند. وی به زبانهای فارسی، عربی، و سانسکریت مسلط بود و در سرودن شعر بهویژه غزل و قصیده و مثنوی تبحر داشت. |
بزرگترین دستاورد ادبی ماندگار ابوالفضل کتاب اکبرنامه است که تاریخنگاری رسمی حکمرانی اکبر شاه میباشد که در سه جلد تحریر شده و جلد سوم آن به نام آیین اکبری شناخته میشود؛ و در میان بسیاری از آثار او نوعی ترجمه فارسی از انجیل به چشم میخورد. بسیاری از نویسندگان پس از او در تقلید شیوه او کوشیدهاند. |
حمد قاسم بن حاج محمد کاشانی (متخلص به سروری) |
سده یازدهم هجری |
سروری با مطالعهٔ ۱۶ نسخه از فرهنگهای گوناگون فارسی- عربی (و برعکس) و حذف واژههای عربی و افزودن شواهد شعری از شعرهای بزرگان شعر فارسی فرهنگ مجمعالفرس را در سال ۱۰۰۸ ق. تألیف کرد. |
فرهنگ مجمعالفرس |
فریده رازی |
(معاصر) |
ادبدان |
فرهنگ واژههای فارسی سره کتابی است که در آن به معرفی واژههای فارسیای که در گذشته بهطور متداول در ادبیات نوشتاری و در فرهنگهای قدیم فارسی استفاده میشده ولی بهتدریج جای خود را به واژههای عربی دادهاند، پرداختهاست. این واژهها کاربرد کمتری در زبان گفتاری و نوشتاری پیدا کردهاند. |
ابوالحسن نجفی (۱۳۰۸ در نجف – ۲ بهمن ۱۳۹۴ در تهران) |
(معاصر) |
استاد نجفی زبانشناس و مترجم ایرانی بود، وی تحصیلات خود را تا مقطع فوقلیسانس در رشتهٔ زبانشناسی در دانشگاه سوربن پاریس ادامه داد. سرهنویسی زبان فارسی در دوران معاصر مدیون زحمات طولانی و مستمر این استاد بزرگ است. سایه آثار و خدمات ایشان تا سالها بر سر زبان و ادبیات فارسی خواهد بود |
غلط ننویسیم: فرهنگ دشواریهای زبان فارسی (۱۳۶۶)، فرهنگ فارسی عامیانه (۱۳۷۸) |
پروفسور کزازی یا جلالالدین کزازی |
(معاصر) |
او از چهرههای ماندگار فرهنگ و ادب ایران در پنجمین همایش چهرههای ماندگار به سال ۱۳۸۴ است. وی مشهور به بهرهگیری از واژههای پارسی سره در نوشتهها و گفتار خود است. کزازی، عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است. |
نامه باستان در هفت جلد؛ زیباییشناسی سخن پارسی؛ بهار خسرو (ترجمه) |